دکتر فربد فدائی
روانپزشک، مدیرگروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
هر دگرگونی یا تغییر در زندگی که مستلزم سازگاری باشد، میتواند باعث احساس فشار روانی یا استرس شود. به عامل ایجادکننده فشار روانی نیز استرسور میگویند. برخی دگرگونیها جزئی است و نیاز به سازگاری عمدهای ندارد، برای نمونه، نرسیدن به موقع به محل کار اما برخی دگرگونیها عمده است و نیاز به کوشش زیاد برای سازگاری و تعادل دوباره در زندگی دارد مانند طلاق. البته دگرگونیهای مثبت هم میتواند باعث فشار روانی شود، برای نمونه، تولد فرزند. استرسور میتواند:
1)جنبه زیستشناختی و مادی داشته باشد؛ برای نمونه، سرما یا گرمای شدید، سروصدای زیاد.
2)جنبه روانی داشته باشد؛ برای نمونه، بیمحبتی از سوی پدر و مادر یا از دست رفتن یک رابطه عاطفی.
3)استرسور میتواند جنبه اجتماعی داشته باشد؛ برای نمونه، تبعیض، فقر، جنگ. واکنش افراد به دگرگونیها با توجه به ویژگیهای زیستی- روانی- اجتماعی و روحانی آنها متفاوت است. ایمان به خداوند، داشتن روحیه مثبت و برخورداری از حمایت خانوادگی و اجتماعی باعث کاهش استرس در مواجهه با دگرگونیها و حوادث میشود. افرادی که از روشهای کارآمد برای مقابله با استرسورها استفاده میکنند، میتوانند دگرگونیهای شدید را نیز با سهولت پشت سر بگذارند اما کسانی که واکنشهای ناکارآمد و حتی مضر دارند در برابر دگرگونیهای کوچک هم درمانده میشوند. دو نوع روش رویارویی عمده در برابر استرسورها وجود دارد؛ یکی روشهای هیجانمدار و دیگری روشهای مسالهمدار.
در روشهای هیجانمدار، هدف آرامسازی و کسب آرامشی است که دگرگونی آن را به هم زده است. گفتوگو با اطرافیان، دادن دلداری به خود و ذکر خداوند باعث میشود که فرد از هیجانهای منفی که هنگام روی دادن استرسور احساس میکند، رها شود. سپس میتواند از روشهای مسالهمدار استفاده کند از جمله، ارزیابی کلی دگرگونی یا حادثه، کوشش برای تعریف رویداد، بررسی راهحلهای گوناگون حل مساله، برنامهریزی، یاری گرفتن از دیگران، گزینش بهترین راهحل و سپس اجرای آن. شاید راهحل انتخابی به نتیجه دلخواه منتهی نشود. در آن صورت گزینش راهحل دیگر، باید مورد نظر باشد و ختم کلام با حافظ که میفرماید: «گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد ناپدید/ هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور»